احکام ارث

(1): شخصى فوت کرده واولاد ندارد ، فقط یک برادر مادرى وچند نفر برادر زاده پدر ومادرى دارد ، بفرمائید ارث این شخص به کدام دسته مى رسد ؟

جواب : وارث برادر مادر است .

سؤال (2): در مورد اشخاصى که از یکدیگر ارث مى برند وبه واسطه هدم وغرق یاغیر اینها فوت شوند به صورتى که تاریخ فوت (تقدم وتأخر) مجهول باشد ، نظر حضرتعالى چه مى باشد آیا احکام مربوط به هدم وغرق در مورد غرق در غیر آب تسرى دارد ؟

جواب : چون که حکم بر خلاف قاعده است ، لذا تعدّى از مورد نص نمى توان نمود حتى در مورد غرق در غیر آب نیز تسّرى مشکل است .

سؤال (3): میراث مرگهاى دسته جمعى مانند تصادف یازلزله یا .. به چه نحوى باید تقسیم شود ؟

جواب : ارث کسانى که خانه بر آنها خراب شده وارث کسانى که باهم غرق شده اند به این نحو است که هر کدام فرض مى شود سابقاً مرده وارثش بدیگرى میرسد واز او به وارثش میرسد واما در غیر این دو صورت ارث هر کدام به وارث خودش میرسد .

سؤال (4): شخصى در اثر تصادف ماشین از دنیا رفته وصیت نامه ندارد ، تکلیف ایشان چیست ؟

جواب : چنانچه وصیت نکرده حق ثلث ندارد ودر دیون وورثه حسب مافرضه الله تقسیم مى شود .

سؤال (5): آیا دین میت را مى شود از دیه داد یاخیر ؟

جواب : دین از دیه اداء مى شود .

سؤال (6): شخصى فوت کرده چهار دختر از او مانده ، برادران مرحوم زمین اینها را فروخته ، بعداً فروشنده که وصى هم بوده فوت کرده ، پس از مدتى یکى از دخترها دعوا کرده که ما صغیر بودیم عمویم ملک فروخته ماراضى نیستیم ، ومشترى بازور ارباب پانزده هزار پول افغانى به دختر داده واجباراً از زبان او رضایت گرفته ، 25 سال است که مشترى ملک را متصرف است ، ووارثها ملک خود را طلب مى کنند ، مشترى مى گوید من دو دفعه ملک را خریده ام ، دیگر شما حق ندارید ، آیا کدام ذى حق است وچه صورت دارد ؟

جواب : اگر عمو که وصى بوده قیم بر صغار هم بوده یعنى میت امر صغار را موکول به او نموده واو هم به حسب مصلحت بیع نموده در این صورت بیع نافذ وصحیح است ، واگر قیم نبوده یاآنکه بیع مخالف مصلحت بوده ، در این صورت بیع باطل است ، واگر بیع اول باطل بوده وبعد دختر بزرگ حصه خود را بارضایت فروخته بیع در حصه دختر بزرگ نافذ است نه در حصه بقیه ، وچنانچه نزاع در قیم بودن عمو باشد ، عمو باید اثبات نماید ، واگر نزاع در مصلحت بیع بوده دخترها باید ثابت نمایند که مصلحت نبوده ، اگر نزاع در اینستکه در بیع دوم دختر راضى نبوده دختر باید اثبات کند ، واگر دختر بگوید اصلاً من نفروختم ، مشترى باید اثبات نماید ، وچونکه مسأله نزاعیه است باید طرفین نزد حاکم شرع مجتهد جامع الشرائط حاضر شوند یاوکیل طرفین حاضر شوند ، تا که حسب بینه وشهود ویاقسم خوردن قضیه را فیصله دهد .

سؤال (7): جعل خیار قائم به شخص که ارث برده شود صـحیح اسـت یاخیر ؟

جواب : به این نحو صحیح نیست ، لکن مى شود جعل خیار نماید مادام العمر، به این معنى که بعد از فوت زمان خیار منقضى شود .

سؤال (8): زن از آب ارث مى برد یاخیر ؟

جواب : فقط از آب موجود در محلّ در زمان فوت ارث مى برد اما آبهائى که بعد از فوت موجود مى شود باقى ورثه ارث مى برند وزن ارث نمى برد .

سؤال (9): اگر ورثه بعضى اجناس را از ورثه دیگر مخفى کنند وخود استفاده کنند چه حکمى دارد ؟

جواب : حرام است .

سؤال (10): اگر زن میت مدعى باشد که طلاها را براى خودم خریده چه حکمى دارد ؟

جواب : قول زن باقسم مقدم مى شود چونکه زن ذو الید است وقول ذو الید حجت است ، وچنانچه اعتراف دارد این زن ذو الید به اینکه قبلاً مال شوهر بوده وبعداً به من بخشیده به اعتراف او ملکیت سابق شوهر ثابت مى شود ومجرى استصحاب مى شود وبحسب استصحاب باید باقى باشد به ملک شوهر ، لکن حجیت ید مقدم مى شود بر استصحاب وبه حسب ید باید حکم به ملکیت ذو الید نمود ، وفرقى نیست بین اینکه از خارج علم قطعى داشته باشند که مالک سابقاً شوهر بوده ، یاخود زن اعتراف نموده که سابقاً ملک شوهر بوده .

سؤال (11): مرد سؤال فوق اگر سکه باشد ، چه حکمى دارد ؟

جواب : اگر در صندوق مختص به زن باشد ذو الید زن است ، واگر در صندوق مختص به مرد باشد ذو الید مرد است ، واگر در محل مشترک باشد هر دو ذو الید مى باشند وچنانچه قطعى باشد که سکه ها را مرد خریده استصحاب مالکیت مرد جارى مى شود چون که یدین متعارض مى باشند .

سؤال (12): اگر کسى به عنوان نزولخوار در جامعه باشد ، ومسئولین ومردم نیز آگاه هستند ، بعد از فوت او آیا از نظر شرع جایز است وارثین مال مردم را برگردانند یاخیر ؟

جواب : اگر ورثه یقین دارند که در اموال آن مرحوم مال حرام هست وصاحبان پول را هم مى شناسند ، باید آن را برگردانند ، یارضایت صاحبان اموال را به دست آورند ، وچنانچه مى دانند در ماترک مقدارى حرام هست اما چه قدر نمى دانند ، در این صورت باصاحبان مال احتیاطاً مصالحه نمایند ، ودر همین فرض چنانچه صاحبان مال را نمى شناسند باید ورثه خمس چنین مالى را بپردازند .

سؤال (13): زید 3 پسر و 2 دختر داشت ، در حال حیات تمام مایملک منقول وغیر منقول را به 2 پسر بزرگ هبه کرد ، وبه دیگران چیزى نداد ، بعد از مدتى این 3 پسر فوت کردند ، حالا فرزند پسر بزرگ هبه نامه را در آورده ومى گوید تمام مایملک پدر بزرگم مال ماست ، آیا دعوى وتقاضاى او درست است یانه ؟

جواب : در مفروض سؤال چنانچه موّرث وموهب در حال حیات وصحت به دو فرزندى که هبه نموده دو فرزند هم قبول نمودند ودر حال حیات موهب قبض نموده باشند ملک دو فرزند است وصحیح است ، وچنانچه باقى ورثه منکر باشند به حاکم شرع رجوع نمایند تا طبق موازین حکم نمایند .

سؤال (14): آیا جایز است منى غیر شوهر را به زن تزریق کرد ؟ وآیا ارث مى برد یانه ؟

جواب : چنانچه تزریق کننده خود زن یاشوهر زن نباشد جایز نیست چون مستلزم دست زدن ونگاه به عورت محرم است ، وچنانچه به دست زن یاشوهر زن تزریق انجام مى شود ، دلیلى بر حرمت نداریم ، وظاهراً جایز است ، واحوط اجتناب است ، ودر هر صورت چه حرام باشد یاحلال فرزند ملحق به زن وبه صاحب منى است واز هر دو ارث مى برد ، ونسبت به زن فرزند ونسبت به شوهر ربیب است .

سؤال (15): شخصى فوت کرده بعد از فوت معلوم شد که پنج زن دائمى داشته وطـلاق هیچ کدام براى ما معلوم نیست ، حکم تقسیم ارث او چه گونه است ؟

جواب : اگر قطعاً علم داریم که آنها زن دائمى او بودند ونیز علم داریم که طلاقى صورت نگرفته قطعاً مى دانیم عقد پنجم که اخیراً واقع شده باطل است وزن او نیست ، واگر قطعاً بدانیم یکى از آن چهار زن را طلاق داده وزن پنجم گرفته پس زن پنجم زن اوست وارث او اگر فرزند دارد ربع ثمن است واگر ندارد ربع ربع است ، وسه ربع دیگر آن به زنهاى دیگر او تقسیم مى شود اگر مطلقه را ندانیم واگر در طلاق شک داریم اصل عدم طلاق است .

سؤال (16): شخصى را 5 پسر بود که سه تاى آنها هر یک ، یک پسر داشت برادر چهارم را یک پسر ویک دختر بود برادر پنجم را یک دختر بود فرزندان چهار برادر اول سهم پدران خود را گرفتند وفرزند برادر پنجم که دختر بود سهمش را فرزندان چهار برادر اول به او نداده اند الان آن دختر از دنیا رفته ودو پسر از خود باقى گذاشته آیا این دو پسر را هم سهم مادرشان مى رسد یـا نه ؟

جواب : این دو برادر سهم مادر را مى برند .

سؤال (71): شخصى مبلغى پول یاسکه طلا مى گذارد نزد نوه خود یاعیال خود یازنى هست که سکه طلا وپول را نزد نوه دخترى خود مى گذارد ومى گوید پیش شما باشد ، نوه از او سؤال مى کند من چکار کنم این پول را ، مى گوید کار نداشته باش بگذار باشد .

بعد از چند سال آن زن مى میرد ، آیا آن نوه مالک آن پول است یا آن امانت است بر مى گردد به اولاد آن زن که مادر این نوه است .

وشخصى پول نزد زن خود گذاشته واز زن دیگر هم اولاد دارد آیا بعد از موت آن شخص آن زن مالک مى شود یابر مى گردد به تمام اولاد متوفى ؟

جواب : در هر دو سؤال بعد از اخراج دیون میّت حسب مافرضه الله تقسیم مى شود .

سؤال (18): شخصى مى میرد وچند طفل صغیر دارد ، آیا مى شود اموال او را بین ورثه اش تقسیم کند یاباید صبر کنند تا اطفال صغیر هم کبیر شوند وسپس اموال را تقسیم کنند ؟

وچنانچه این شخص خواهر ویابرادرى دارد که اموال پدرشان پیش او بوده وحالا که او مرده است برادران وخواهران تقاضاى ارث پدرى مى کنند آیا باید سهمیه آنان را داد ویاصبر کرد تااطفال این مرد هم کبیر شوند وسپس ارث تقسیم شود ؟

جواب : اگر قیّمى دارد از طرف میت یاحاکم شرع باملاحظه مصلحت تقسیم نمایند . ودرصورت مطالبه باید فوراً حق آنان را پرداخت .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد