قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری

ماده 1- از تاریخ تصویب این قانون کانونهای وکلای دادگستری جمهوری اسلامی ایران مکلفند حداقل یکبار در سال نسبت به پذیرش متقاضیان پروانه کارآموزی وکالت از طریق آزمون با آگهی در جراید اقدام نموده و حداکثر ظرف مدت شش ماه پس از برگزاری آزمون ضمن اعلام نتایج قطعی نسبت به صدور پروانه کارآموزی وکالت برای پذیرفته شدگان اقدام نمایند.
تبصره – تعیین تعداد کارآموزان وکالت برای هر کانون بر عهده کمیسیونی متشکل از رئیس کل دادگستری استان، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب و رئیس کانون وکلای مربوط می باشد که به دعوت رئیس کانون وکلای هر کانون، حداقل یکبار در سال تشکیل و اتخاذ تصمیم می نماید.
ماده 2- برای اشخاصی پروانه کارآموزی وکالت صادر می شود که علاوه بر دارا بودن دانشنامه لیسانس یا بالاتر حقوق یا فقه و مبانی حقوق اسلامی یا معادل آن از دروس حوزوی و دانشگاهی دارای شرایط ذیل باشند :
الف - اعتقاد و التزام عملی به احکام و مبانی دین مقدس اسلام.
ب - اعتقاد و تعهد به نظام جمهوری اسلامی ایران ، ولایت فقیه، قانون اساسی.
ج - نداشتن پیشینه محکومیت مؤثر کیفری.
د - نداشتن سابقه عضویت و فعالیت در گروههای الحادی و فرق ضاله و معاند با اسلام و گروههایی که مرامنامه آنها مبتنی بر نفی ادیان الهی می باشد.
هـ - عدم وابستگی به رژیم منحوس پهلوی و تحکیم پایه های رژیم طاغوت.
و - عدم عضویت و هواداری از گروهکهای غیر قانونی و معاند با جمهوری اسلامی ایران.
ز - عدم اعتیاد به مواد مخدر و استعمال مشروبات الکلی.
تبصره 1- کانونهای وکلا مکلفند به منظور احراز شرایط فوق از مراجع ذیصلاح مربوطه استعلام نمایند و مراجع مزبور مکلفند حداکثر ظرف مدت 2 ماه پاسخ لازم را اعلام نمایند.
تبصره 2- برای اشخاصی که مطابق قانون از کارآموزی معاف هستند در صورتی پروانه وکالت صادر می شود که دارای شرایط این ماده باشند.
تبصره 3- مدت کار آموزی اعضای هیأت علمی دانشکده های حقوق نصف مدت سایر کارآموزان خواهد بود.
تبصره 4- اقلیتهای مذهبی رسمی از دارا بودن شرایط مندرج در بند (الف) مستثنی می باشند.
تبصره 5- اعتبار پروانه وکالت سه سال است و تمدید آن منوط به در خواست متقاضی می باشد. هرگاه وکیلی فاقد یکی از شرایط این قانون تشخیص داده شود، کانون موظف است موضوع و دلایل آنرا به دادگاه انتظامی وکلا ، اعلام و در خواست رسیدگی نماید. دادگاه مذکور پس از رسیدگی نسبت به تمدید یا عدم تمدید پروانه رأی مقتضی صادر می کند. پروانه این اشخاص تا صدور حکم قطعی معتبر خواهد بود مگر در مواردی که دادگاه با توجه به ضرورت حکم تعلیق صادر نماید.
ماده 3- سی درصد (30%) سهمیه مورد نیاز کانون وکلای هر حوزه به ایثارگران ( رزمندگانی که شش ماه سابقه حضور داوطلبانه در جبهه جنگ داشته و یا در اسارت دشمن بوده اند و یا جانبازان 25% و بالاتر و بستگان درجه اول شهدا و جانبازان (50% به بالا) اختصاص می یابد که از بین ایثارگرانی که بیشترین نمره را آورده اند انتخاب خواهند شد.
تبصره - استفاده از این سهمیه مانع از پذیرش ایثارگرانی که نمره قبولی سهمیه آزاد را آورده اند نمی باشد.
ماده 4 - اعضای هیأت مدیره ( اعم از اصلی و علی البدل ) کانون وکلا از بین وکلای پایه یک هر حوزه که علاوه بر دارا بودن شرایط مندرج در بندهای ( الف ) تا ( ز ) ماده (2) واجد شرایط زیر باشند، برای مدت دو سال انتخاب می گردند :
الف – داشتن حداقل 35 سال سن.
ب – حداقل هشت سال سابقه وکالت یا چهار سال قضاوت به انضمام چهار سل وکالت داشته و از طرف دادگاه انتظامی صلاحیت قضایی آنها سلب نشده باشد.

 

 

آئین‌نامه تعرفه حق‌الوکاله

آئین‌نامه تعرفه حق‌الوکاله، حق‌المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری و وکلای موضوع ماده187 قانون برنامه سوم توسعه جمهوری‌اسلامی ایران شماره 7089/85/1 31/4/1385

مدیرعامل محترم روزنامه رسمی کشور

نامه شماره 16949 مورخ 29/8/1384 رئیس محترم کانون وکلای دادگستری مرکز در رابطه با آئین‌نامه تعرفه حق‌الوکاله، هزینه سفر وکلا (کانون‌های وکلای دادگستری کشور و وکلای موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه) که با انجام اصلاحاتی به استحضار ریاست محترم قوه قضائیه رسید مرقوم فرمودند:
«
ایـن آئین‌نامه مـورد تاییـد است به کلیـه کانونهای وکلای سراسر کشور، هیات اجرایی و سازمانها و وزارتخانه‌ها ابلاغ شود».
لذا تصویرنامه فوق به همراه یک نسخه از پیشنهاد اصلاحی جهت درج در روزنامه رسمی کشور به پیوست ارسال می‌گردد.

رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه ـ عبدالرضا ایزدپناه



با توجه به ماده 19 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری و پیشنهاد کانون‌های وکلای دادگستری کشور و هیأت اجرائی موضوع ماده 2 آئین‌نامه اجرایی ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه، آئین‌نامه تعرفه حق‌الوکاله و هزینه سفر کانون وکلای دادگستری و وکلا و مشاوران حقوقی قوه قضائیه به شرح ذیل تصویب شد.
ماده1ـ قرارداد حق‌الوکاله طبق ماده 19 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب سال 1333 بین وکیل و موکل معتبر است. در تعیین حق‌الوکاله در صورتیکه قرارداد در بین نباشد، در مورد محکوم علیه، مالیات و سهم تعاون این تعرفه معتبر خواهد بود چنانچه قرارداد حق‌الوکاله کمتر از میزان تعرفه وکالتی باشد در مورد محکوم علیه مبلغ کمتر ملاک خواهد بود.
ماده2ـ اگر بموجب قرارداد فیمابین، مبلغ حق‌الوکاله مازاد بر تعرفه تعیین شده باشد درج این مبلغ در وکالتنامه و ارائه آن جهت ابطال تمبر علی‌الحساب مالیاتی (موضوع ماده 103 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366) لازم خواهدبود. چنانچه وکیل با کتمان واقع، در وکالتنامه مبلغ حق‌الوکاله را طبق تعرفه اعلام و به این ماخذ ابطال تمبر شود، لکن حق‌الوکاله بیشتری دریافت نماید. عمل وکیل در صورت انطباق با ماده 201 آن قانون قابل تعقیب جزائی خواهد بود. قضات، مدیران دفاتر و کارمندان مسئول ابطال تمبر مکلفند مفاد قانون را بموقع اجرا گذاشته و ضمن بازرسی و کنترل وکالتنامه‌ها عنداللزوم اعلام جرم نمایند.
تبصره: در مورد وکلاء و مشاوران حقوقی موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه، سهم تعاون و سایر وجوهی که قانوناً باید کسر و به حساب کانون وکلا واریز شود کسر نخواهد شد.
ماده3ـ در دعاوی مالی میزان حق‌الوکاله در موردی که حکم دادگاه بدوی از حیث بهای خواسته قطعی است از حداقل 150000 ریال و 10% بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ 300000 ریال می‌باشد و در موردی که حکم از حیث بهای خواسته قطعی نیست به‌ترتیب ذیل تعیین می‌گردد:
الف ـ تا مبلغ یکصد میلیون ریال 6% از بهای خواسته و حداکثر 000/000/6 ریال.
ب ـ نسبت به مازاد یکصد میلیون ریال تا یک میلیارد ریال 4% بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ 000/000/42 ریال.
ج ـ نسبت به مازاد یک میلیارد ریال تا 5 میلیارد ریال 3% از بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ 000/000/162 ریال.
د ـ نسبت به مازاد پنج میلیارد ریال 2% از بهای خواسته و حداکثر تا مبلغ 000/000/200 ریال.
تبصره: درجه تحصیلی، سنوات خدمت، حوزه قضایی محل خدمت می‌تواند موجب افزایش میزان حق‌الوکاله وکلا به ترتیب زیر باشد و در هیچ صورت از حداکثر مقرر در بندهای بالا افزایش نمی‌یابد.
1
ـ وکلای با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد تا 5% مبلغ پایه و دارندگان مدارک تحصیلی دکترا تا 10% مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.
2
ـ به ازای هرسال سنوات خدمت قضایی، وکالت و عضویت هیات علمی به ازای هرسال 1% مبلغ پایه و حداکثر تا 30سال سابقه و 20% مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.
3
ـ وکلای شاغل در استان تهران و مراکز استان تا 10% مبلغ پایه و وکلای شاغل در شهرهای بزرگ تا 5% مبلغ پایه به حق‌الزحمه آنها افزوده می‌شود.
ماده4ـ شصت درصد حق‌الوکاله مقرر در بندهای الف ـ ب ـ ج و د به مرحله نخستین و چهل درصد بقیه به مرحله تجدیدنظر تعلق می‌گیرد. حق‌الوکاله هر مرحله در پایان همان مرحله به وکیل پرداخت می‌گردد.
ماده5 ـ
الف ـ حق‌الوکاله دفاع از دعاوی جلب ثالث، تقابل، ورود ثالث و اعتراض ثالث نصف میزانی است که در بندهای الف، ب، ج و د ماده3 مقرر است ولی حق‌الوکاله دعاوی ورود ثالث، جلب ثالث، تقابل و اعتراض ثالث مطابق تمام حق‌الوکاله مرحله‌ای است که ثالث در آن مرحله وارد یا جلب شده یا دعوی تقابل مطرح و یا به رأی صادره در آن مرحله اعتراص نموده‌است.
ب ـ حق‌الوکاله حکم غیابی و اعتراض به حکم مذکور به میزان مقرر در بندهای الف و ب ماده3 است. لیکن چنانچه به حکم غیابی اعتراض شود از جهت تعقیب و دفاع از دعوی، حق‌الوکاله دیگری به وکیل محکوم‌له حکم غیابی تعلق نمی‌گیرد.
ج ـ حق‌الوکاله وکیل در دادسراها، نظیر دادسرای نظامی و دادسرای دیوانعالی کشور و غیره نصف میزان حق‌الوکاله مذکور در ماده 3 است و چنانچه وکیل دعوی را در دادگاه نیز تعقیب کند علاوه بر مبلغ مذکور حق‌الوکاله مرحله نخستین نیز طبق این آئین‌نامه به‌وی تعلق می‌گیرد.
ماده6 ـ در مواردی که دعوی به یکی از نتایج ذیل منتهی شود حق‌الوکاله به‌ترتیب زیر تعیین می‌شود.
الف ـ برای قرار ابطال دادخواست پیش از پاسخ و دفاع از دعوی ربع حق‌الوکاله مرحله نخستین.
ب ـ برای قرار ابطال دادخواست پس از پاسخ و دفاع از دعوی نصف حق‌الوکاله مرحله نخستین.
ج ـ برای قرار سقوط دعوی تجدیدنظر قبل از پاسخ و دفاع از دعوی ربع حق‌الوکاله مرحله تجدیدنظر.
د ـ برای قرار سقوط دعوی تجدیدنظر پس از پاسخ و دفاع از دعوی نصف حق‌الوکاله مرحله تجدیدنظر.
هـ ـ برای قرار رد دعوی به علت قبول ایراد مرور زمان و قرار سقوط دعوی اعتراض بر ثبت و رد تقاضای اعاده دادرسی و قرار رد دعوی بعلت اعتبار امر مختومه تمام حق‌الوکاله‌ای که برای حکم مقرر است.
و ـ برای سایر قرارهایی که مستقلاً قابل تجدیدنظر است میزان حق‌الوکاله، نصف حق‌الوکاله آن مرحله می‌باشد و درصورتی‌که این نوع قرارها فسخ و نقض شود حق‌الوکاله‌ای اضافه بر آنچه برای رسیدگی ماهوی مقرر است برای رسیدگی پس از فسخ و نقض تعلق نخواهد گرفت.
ماده7ـ حق‌الوکاله رسیدگی بعد از نقض نصف حق‌الوکاله قبل از نقض است.
ماده8 ـ در دعاوی غیرمالی اعم از اینکه خواسته مالی نیست یا تعیین بهای خواسته قانوناً لازم نیست و همچنین در دعاوی کیفری، دادگاه میزان حق‌الوکاله و خسارات مورد مطالبه از طرف محکوم‌له را به شرح مقرر در این ماده تعیین خواهد کرد اعم از اینکه خود خواهان یا متهم و یا دادگاه وکیل تعیین کرده باشد حق الوکاله:
الف ـ در دعاوی خانوادگی به طور مطلق مانند طلاق و تمکین یا دعاوی مالی ناشی از نکاح و طلاق و دعاوی امور حسبی حداقل 000/300 ریال و حداکثر 000/000/4 ریال.
ب ـ در دعاوی کیفری:
1
ـ در دعاوی کیفری مستلزم مجازات شلاق، جزای نقدی، سرقت مشمول حد، قصاص عضو و دیه عضو ، حبس کمتر از ده سال حداکثر مبلغ 000/000/5 ریال.
تبصره ـ چنانچه برای یک جرم چند مجازات پیش بینی شده باشد یک حق‌الوکاله تعلق می‌گیرد در جرائم متعدد موضوع بند یک که نسبت به آن بعد از رسیدگی تصمیم قضائی اتخاذ شده باشد برای هر عنوان 000/500 ریال و حداکثر برای سه عنوان مبلغ 000/500/1 ریال به حق‌الوکاله اضافه می‌شود و نسبت به مازاد مبلغی پرداخت نخواهد شد.
2
ـ در دعاوی مستلزم قصاص نفس، محاربه، حدود مستوجب قتل، دیه نفس، حبس 10 سال و بیشتر حداکثر مبلغ 000/000/10 ریال.
تبصره ـ اجتماع مجازات متعدد برای جرم واحد موجب تعدد حق‌الوکاله نمی‌باشد در جرائم متعدد این بند که بعد از رسیدگی قضائی نسبت به آن اتخاذ تصمیم شده باشد برای هر عنوان جزائی مبلغ 000/000/1 ریال و حداکثر 000/000/3 ریال به حق‌الوکاله وکیل اضافه می‌شود و مازاد بر آن مبلغی تعلق نمی‌گیرد.
ج ـ در سایر دعاوی غیرمالی حداقل حق‌الوکاله 000/300 ریال و حداکثر 000/000/4 ریال تعیین می‌شود.
تبصره ـ افزایش ضریب تخصص، سنوات خدمت، مناطق جغرافیایی با رعایت این شرط که از حداکثر مقرر در بندهای فوق افزوده نشود به شرح تبصره ماده 3 تعیین می‌شود. همچنین مفاد مواد 4 تا 7 این تعرفه در خصوص دعاوی غیرمالی نیز اعمال می‌شود.
ماده9ـ حق‌الوکاله در دیوان عدالت اداری و مراجع غیر قضایی (از قبیل سازمان تعزیرات حکومتی، هیأتهای مندرج در قانون کار و غیـره) طبق این آئین‌نامـه اسـت که 60 درصد آن به مرحله نخستین و 40درصد به مرحله تجدید نظر تعلق می‌گیرد.
ماده10ـ حق‌الوکاله اموری که خـارج از دادگستـری یا پس از طرح آن در دادگـاه به داوری ارجاع می‌گردد منجر به صدور رأی داور می‌شود یا در شوراهای حل اختلاف رسیدگی شود و نیز در موردی که دعوی در دادگاه یا خارج از دادگاه به صلح ختم می‌شود به میزان حق‌الوکاله مرحله نخستین است.
ماده11ـ در مورد عزل وکیل یا انتفای موضوع وکالت به جهتی از جهات قانونی دیگر اگر کار وکیل تمام شده یا پرونده برای صدور حکم مهیا باشد تمام حق‌الوکاله آن مرحله به وکیل تعلق خواهد گرفت. در غیر اینصورت میزان حق‌الوکاله وکیل به تناسب کاری که در آن مرحله انجام داده است حسب مورد به تشخیص کانون وکلا یا مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلاء و کارشناسان قوه قضائیه یا مراجع قضایی تعیین خواهد شد.
ماده12ـ در دعاوی که خواسته دعوی از طرف خواهان قانوناً تقویم می‌شود حق‌الوکاله به نسبت ارزش واقعی خواسته باید تعیین شود. در صورت عدم توافق طرفین در تعییـن ارزش واقعی خواستـه، دادگـاه میزان واقعی ارزش خواسـته را بـا ارجـاع امـر به کارشناس تعیین و ملاک حکم قرار می‌دهد.
ماده13ـ میزان حق‌الوکاله امور اجرایی در دادگاهها و شعب اجرای ثبت حداکثر 2درصد نسبت به محکوم به یا مورد اجرا تعیین می‌شود و یا ممکن است به تناسب اقداماتی که وکیل انجام داده است تعیین شود و در هر صورت از 000/000/5 ریال تجاوز نخواهد کرد. در مورد سایر اجرائیه‌ها تعیین میزان حق‌الوکاله بنظر دادگاه صلاحیت‌دار است.
ماده14ـ چنانچه وکیل بدون تنظیم وکالتنامه نسبت به ارائه خدمات حقوقی مثل تنظیم دادخواست، شکوائیه، اظهارنامه، لایحه دفاعیه، مشاوره حقوقی، مطالعه پرونده اقدام نماید برابر بندهای ذیل از حق‌الزحمه متناسب برخوردار می‌شود.
الف ـ تنظیم دادخواست یا شکوائیه به مبلغ 000/200 ریال.
ب ـ تنظیم لایحه تا پنج صفحه به ازای هر صفحه 000/20 ریال و بیشتر.
از پنج صفحه تا هر میزان به ازای هر صفحه 000/10 ریال و حداکثر تا 000/300 ریال.
ج ـ حق‌المشاوره از قرار هر ساعت حداکثر 000/50 ریال.
د ـ حق مطالعه پرونده حداکثر مبلغ 000/150ریال.
ماده15ـ وکلای دادگستری و کارگشایان مکلفند معادل نصف آنچه بابت مالیات طبق قانون مالیاتهای مستقیم تمبر به وکالتنامه الصاق می‌کنند برای صندوق حمایت وکلا و کارگشایان و نیز یک بیست و پنجم مالیات را بابت هزینه کانون به حسابداری دادگستری پرداخت کنند و صندوق دادگستری مکلف است سهم صندوق حمایت و یک‌چهارم سهم کانون را از کلیه وکلای کانون و کارگشایان را در هر مورد قبول و در آخر هر ماه به کانون وکلای دادگستری مربوط بپردازد. دو درصد از آنچه وصول می‌شود حق‌الزحمه متصدیان وصول خواهد بود.
ماده16ـ میزان حق‌الوکاله در دیوانعالی کشور و شعب تشخیص آن در دعاوی مالی بیست درصد از کل رقم حق‌الوکاله مذکور در ماده3 این آئین‌نامه خواهد بود و در مورد دعاوی غیرمالی براساس تعرفه تجدید نظر می‌باشد.
ماده17ـ هزینه مسافرت وکلا کیلومتری پانصد ریال رفت و برگشت می‌باشد مگر هزینه‌های مذکور از سوی موکل تقبل شود و فوق‌العاده روزانه مبلغ 000/250 ریال تعیین می‌گردد.
ماده18ـ این آئین‌نامه در تاریخ 27/4/1385 به تصویب رئیس قوه‌قضائیه رسید و پانزده روز پس از انتشار در روزنامه رسمی در سراسر کشور لازم الاجراء بوده و از این تاریخ آئین‌نامه تعرفه سابق ملغی است..

آیا داشتن سایت اینترنتی برای وکیل تبلیغ محسوب می شود؟

علی حاجی پور

اخیرا اتحادیه کانون های وکلای دادگستری در نارنجستان نور مازندران تشکیل جلسه داد. از جمله مباحث مطرح شده، مساله جایز دانستن یا ندانستن امکان تبلیغ برای وکلا بوده است

امروزه با همگانی شدن اینترنت، رابطه اینترنت با تبلیغ، نقطه مرکزی مساله تبلیغ محسوب می شود. سوال این است: آیا داشتن سایت توسط وکیل، تبلیغ محسوب می شود؟


در این نوشته به اختصار، در ابتداء نظر خود را در مورد مفهوم تبلیغ می نویسم، آنگاه وضعیت کنونی مساله را در کانون وکلای فرانسه بیان می دارم

از لحاظ تئوری، آنچه منطقا باید برای وکیل ممنوع باشد، تبلیغاتی است که موکل را به اشتباه اندازد، یا خلاف حقیقت باشد و یا خلاف شان وکالت باشد.وکیل شخصی است که باید بتواند خود را به موکل معرفی کند تا موکل، با شناخت کافی و طیب خاطر ناشی از این شناخت، کار خود را به او بسپارد که به وکالت از سوی او و به جای او، توسط وکیل انجام گیرد. لذا در این رابطه، مساله شناخت و در نتیجه مشروعیت ابزار منطقی نیل به آن، بسیار مهم می باشد

اصولا وقتی کسی می خواهد شخصی را از بین جمعی انتخاب کند و وکالت کارش را به او بسپارد، باید نسبت به او شناخت کافی داشته باشد و گرنه نمی شود به گونه ای شانسی کسی را به عنوان وکیل خود انتخاب کرد
از این رو هر جا صحبت از وکالت به هر معنائی به میان می آید، بلافاصله مساله امکان شناخت کافی برای قادر شدن به انتخاب اصلح، به میان می آید. از این روست که در انتخابات عمومی، که مردم می خواهند وکیل یا وکلای خود را برای ریاست جمهوری، مجلس، شوراهای محلی، شوراهای حرفه ای و ... انتخاب کنند، قوانین انتخابات امکان تبلیغ را برای کاندیداها پیش بینی کرده اند. مردم با مراجعه به تبلیغات کاندیداها، نسبت به آنها شناخت پیدا می کنند و آگاهانه وکیل یا وکلای خود را بر می گزینند

وکالت دادگستری نیز، از حیث مبنا هیچ تفاوتی با وکالت های عمومی اینچنینی ندارد و حتی اگر بخواهیم دقیق تر بگوئیم، وکالت دادگستری برای مردم حساس تر است زیرا اصولا انسان بیشتر به منافع شخصی اش فکر می کند تا به منافع عمومی؛ از این روست که می بینیم در دموکراسی های معاصر، مردم چقدر کم در انتخابات شرکت می کنند، حتی در کشورهای مثل بلژیک و یونان که شرکت در انتخابات الزامی است و کسانی که شرکت نکنند جریمه می شوند! ولی همین افراد -که حتی با وجود الزامات نیز رغبت چندانی به انتخاب وکیل یا وکلای عمومی ندارند-، هنگامی که موضوع عبارت از دادن وکالت در امور شخصی شان است، صد در صد به این امر مبادرت می ورزند

پس، تبلغ کردن برای شناساندن خود، در رابطه بین وکیل و موکل لازم و حیاتی است خصوصا در وکالت دادگستری که در آن، شخصی که وکالت امر شخصی اش را به وکیل می سپارد، باید بداند این وکیل چه تخصص ها و تجاربی دارد، آیا موکلان قبلی از کارش راضی هستند، آیا انسان قابل اعتمادی هست که اگر از مسائل خصوصی موکل سر در آورد، آنها را افشاء نمی سازد ؟ و سوالات دیگر

نتیجه: در رابطه بین وکیل و موکل، تبلیغ، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، هم حق وکیل است که بتواند خود را بشناساند و هم حق موکل است که بتواند از رهگذر کسب این شناخت، انتخابی آگاهانه نماید

امروزه، رسانه اینترنت مناسب ترین وسیله جهت روابط عمومی و همگانی است. وکیل باید بتواند از حق خود در خود را شناساندن به کسانی که به دنبال این شناخت هستند، در قالب ایجاد سایت اینترنتی برای شخص خود یا دفتر وکالتش جهت اطلاع رسانی، استفاده کند. البته استفاده وکیل از اینترنت نمی تواند مطلق و بی قاعده باشد. در زیر به اجمال، چگونگی برخورد کانون وکلای فرانسه را با مساله تبلیغ وکیل در اینترنت از نظر می گذرانیم


وکیل و دارا بودن سایت اینترنتی در فرانسه


در فرانسه، در آیین نامه داخلی هماهنگی که در سال 1999 توسط شورای ملی کانون های وکلا تصویب شد، مساله اینترنت به صورتی موجز در ماده 10.11 بیان شده بود. واضعان این آیین نامه، سایت اینترنت را به مثابه شیوه ای تبلیغاتی با بار تقریبا منفی می دانستند .این آیین نامه اصلاح گردید. امروزه دیدگاه منعکس شده در آیین نامه سال 1999 عوض شده و سایت اینترنتی امتداد دفتر وکالت دانسته می شود و نه یک نوع اقدام در راستای تمنای جلب مشتری

اکنون به بیان مقرراتی از این آیین نامه که مرتبط با بحث ماست می پردازم. بر اساس ماده 6.6.4 اصلاحی، وکیل می تواند در سایت اینترنتی اش خدمات حقوقی و قضائی ای بگنجاند که کاربر اینترنت در قبال استفاده از این خدمات، هزینه بپردازد. بر اساس ماده 10.4 وکیل موظف است آدرس سایت اینترنتی اش را- در صورتی که سایت اینترنتی داشته باشد- روی کاغذ نامه هایش بنویسد. بر اساس همین ماده، وکیل مجاز است آدرس ایمیلش را روی کاغذ نامه هایش ذکر کند. او همچنین مجاز است عناوین دانشگاهی اش و مدارک آموزش عالی اش و حتی شغل قضائی اش - را اگر قبلا داشته است- را نیز ذکر کند.بر اساس ماده 10.11، وکیلی که سایت اینترنتی افتتاح می کند یا در سایت اینترنتی اش تغییراتی به عمل می آورد، باید در اسرع وقت، نام سایت را به اطلاع کانون وکلای مربوطه برساند. او باید در سایتش، مواردی را که ذکرشان در کاغذ نامه ها الزامی است، ذکر کند ( از قبیل نام و نام خانوادگی، کانون وکلائی که او عضو آن است و ...) ، مواردی هم که وکیل مجاز است روی کاغذ نامه ذکر کند (از قبیل مدارک تحصیلی اش و ...)، در سایتش نیز مجاز به ذکر آنها می باشد. سایت وکیل نباید هیچ آگهی تبلیغاتی داشته باشد. سایت او همچنین نمی تواند حاوی لینک هائی به طرف آدرس های اینترنتی ای باشد که محتوایشان خلاف اصول ذاتی حرفه وکالت است. وکیل موظف است به گونه ای منظم لینک هائی که در سایتش به طرف سایت های دیگر می دهد، نگاه کند تا اگر محتوای آن سایت های ارجاعی تغییر یافته باشد و محتوای ممنوعه در آنها یافت شود، آن لینک ها را حذف کند. در مورد محتوای سایت وکیل، آیین نامه مقرر می دارد که این محتوا باید به گونه ای باشد که اسرار حرفه ای و نیز حیثیت و شرافت شغل وکالت را رعایت کند

نتیجه گیری
متاسفانه، کانون وکلای ایران تا به امروز سخت گیری های بیش از حدی را در مورد وکلا در خصوص امکان معرفی خود به عمل آورده است. برای مثال تا حد اطلاع من، هنوز نوشتن درجه تحصیلی در اوراق، کارت ویزیت و ... برای وکلا ممنوع است. حال آنکه، چنانکه دیدیم، کانون وکلای فرانسه وکیل را مجاز به ذکر عناوین دانشگاهی و حتی سوابق قضائی اش می داند. می دانیم که کانون وکلای ایران همانند بسیاری دیگر از مقررات و نهادهای حقوقی کشورمان، از فرانسه اقتباس شده است. وکالت در ایران ویژگی خاصی ندارد که بتوان با استناد به آن، مقررات متفاوتی از آنچه در سایر کانون وکلای دنیا به آن عمل می شود، وضع کرد. امید است کانون وکلای ایران، هنگام وضع مقررات در مورد وکلا، مقررات کانون وکلاهای مترقی از جمله کانون وکلای فرانسه را مد نظر داشته باشد.